چرا بیشتر وبسایتها فروش ندارند؟
خیلی از صاحبان کسبوکار این جمله را گفتهاند یا حداقل در دلشان تکرار کردهاند:
«سایت داریم، ولی فروش نه.»
وبسایت طراحی شده، هزینه پرداخت شده، حتی شاید مدتی هم برای تولید محتوا وقت گذاشته شده. اما وقتی آمارها را نگاه میکنیم، بازدید هست، کلیک هست، ولی خرید یا تماس تقریباً صفر است. اینجاست که ناامیدی شروع میشود و سؤال اصلی شکل میگیرد: مشکل از کجاست؟
واقعیت تلخ این است که داشتن وبسایت بهتنهایی هیچ تضمینی برای فروش نیست. همانطور که داشتن مغازه در یک کوچه خلوت، بدون ویترین، بدون تابلو و بدون فروشنده بلد، معجزه نمیکند. وبسایت هم اگر درست طراحی و هدایت نشود، فقط یک آدرس اینترنتی است؛ نه یک ابزار فروش.
در این مقاله قصد نداریم شعار بدهیم یا نسخه جادویی بپیچیم. فقط میخواهیم سه دلیل اصلی را بررسی کنیم که چرا بیشتر وبسایتها، با وجود ظاهر خوب، فروش واقعی ندارند.
۱. مسیر کاربر اشتباه یا نامشخص است
اولین و مهمترین مشکل اغلب وبسایتها این است که کاربر نمیداند باید چه کاری انجام دهد.
کاربر وارد سایت میشود، چند ثانیه نگاه میکند، اسکرول میکند، شاید یکی دو صفحه را باز کند و بعد… خارج میشود. نه چون بدجنس است، بلکه چون مسیر مشخصی جلوی پایش قرار نگرفته.
در بسیاری از سایتها:
-
صفحه اصلی فقط پر از متنهای کلی است
-
خدمات بهصورت مبهم توضیح داده شدهاند
-
کاربر نمیفهمد قدم بعدی چیست
مسیر کاربر یعنی از لحظه ورود تا لحظه اقدام، همه چیز باید واضح باشد. کاربر باید بداند:
-
الان کجاست
-
این سایت چه مشکلی از او حل میکند
-
قدم بعدیاش چیست
وقتی مسیر شفاف نباشد، ذهن کاربر خسته میشود. ذهن خسته تصمیم نمیگیرد. تصمیم نگرفتن یعنی فروش صفر.
وبسایت فروشنده، کاربر را رها نمیکند. او را قدمبهقدم جلو میبرد، بدون فشار، بدون گیج کردن.
۲. نبود اعتماد؛ قاتل خاموش فروش
کاربر قبل از خرید یا تماس، یک سؤال اساسی در ذهنش دارد:
«آیا میتوانم به این سایت اعتماد کنم؟»
بیشتر وبسایتها به این سؤال جواب روشنی نمیدهند.
اعتماد فقط با نوشتن «ما بهترین هستیم» ساخته نمیشود. اتفاقاً این جملهها بیشتر اثر منفی دارند. اعتماد از جزئیات میآید:
-
شفافیت در توضیح خدمات
-
لحن انسانی و واقعی محتوا
-
اطلاعات تماس واضح
-
هویت مشخص برند
سایتی که شبیه هزار سایت دیگر نوشته شده، با متنهای کپی و بیروح، حس امنیت ایجاد نمیکند. کاربر حس میکند با یک قالب بیصدا طرف است، نه با یک تیم واقعی.
حتی ظاهر سایت هم در اعتماد نقش دارد. نه بهخاطر زیبایی، بلکه بهخاطر نظم. سایت شلوغ، نامرتب یا ناقص، ناخودآگاه این پیام را میدهد:
«اینجا جای تصمیمهای مهم نیست.»
اعتماد یک فرآیند است، نه یک المان. باید در کل سایت جریان داشته باشد.
۳. CTA ضعیف یا ناموجود
CTA یا دعوت به اقدام، همان جایی است که خیلی از سایتها یا زیادهروی میکنند یا کلاً فراموشش میکنند.
برخی سایتها:
-
در هر صفحه فریاد میزنند «همین حالا خرید کنید»
-
یا برعکس، هیچوقت از کاربر چیزی نمیخواهند
هر دو اشتباه است.
CTA خوب، طبیعی است. نه زور میزند، نه پنهان میشود. دقیقاً متناسب با مرحلهای است که کاربر در آن قرار دارد.
مثلاً کاربری که تازه وارد سایت شده، آماده خرید نیست. اما میتواند:
-
بیشتر بخواند
-
مسیر را بشناسد
-
حس بهتری نسبت به برند پیدا کند
وقتی CTA متناسب نباشد، یا فشار ایجاد میکند یا فرصت را از بین میبرد. نتیجه یکی است: عدم اقدام.
سایتهای بدون CTA شبیه فروشندهای هستند که فقط نگاه میکند و حرفی نمیزند. فروشندهای که حرف نمیزند، چیزی هم نمیفروشد.